جدول جو
جدول جو

معنی مقهور ساختن - جستجوی لغت در جدول جو

مقهور ساختن
شکست دادن، چیره گشتن، شکست دادن، مغلوب کردن: (... ضمیر انورش کارهای عمری را بشبی تدبیر کند و لشکرهای گران را بفکری مقهور سازد) (انوار سهیلی)
تصویری از مقهور ساختن
تصویر مقهور ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
مقهور ساختن
شکست دادن، مغلوب کردن، تارومار کردن، سرکوب کردن، منهزم کردن
متضاد: مقهور شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ کَ دَ)
آباد کردن: و مملکتها معمور سازند. (ظفرنامۀ یزدی). و رجوع به معمور کردن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مقور ساختن
تصویر مقور ساختن
گرد برین گرد بریدن قوار ساختن: (چرخ جادو پیشه چون زرین قواره کرد گم دامن کحلیش را جیبی مقور ساختند) (خاقانی. سج. 112)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مامور ساختن
تصویر مامور ساختن
گو مارتن گماردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معمور ساختن
تصویر معمور ساختن
فرا خونیدن، آباد کردن، فراخ کردن، آباد کردن، آبادان ساختن: (... و مملکتها معمور سازند) (ظفر نامه یزدی. چا. امیر کبیر 368: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
آباد کردن، دایر کردن، آبادان ساختن
متضاد: خراب کردن، ویران ساختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد